کافی است دوری در شهر بزنید ؛ تعداد شان افزایش چشمگیری یافته است. در خیابان، مترو، اتوبوس، مراکز خرید و… دخترها و زنانی را مشاهده می کنید که چادر به سر دارند ، اما گویی هیچ به سر ندارند.
پیامبر(ص) فرمودند: دو صنف از مردم اهل آتش هستند که من آنها را میبینم گروهی که با آنها تازیانهای مانند دم گاو بود که باآن مردم را میزنند، دوم زنانی که لباس در تن دارند و برهنهاند و به شهوترانی متمایل سرهای ایشان مانند کوهان شتر باشد داخل بهشت نمیشوند و بوی بهشت را نخواهند یافت (1)
در ایستگاه اتوبوس، خانم چادری با صورت بزک کرده ای را دیدم که موهایش را با همین کلیپسهایی که مد شده، همانهایی که در دوطرفش پُر از پَر یا پارچهی انباشته شده است، از زیر چادر آنچنان بالا برده و حجمی را نمایان کرده بود که نگو…
جالب تر آن که در مقابل دیدگان پسرک جوانی، با چنان عشوه ای موهایش را درست می کرد و از جلوی روسری و چادرش بیرون می ریخت که انگار نه انگار…
چادریهایی که تفاوت های فاحشی با دیگر قشر چادری جامعه دارند، عجیب هستند چادریهایی که چون عروسک بزک کرده متحرک، این سو و آن سو می روند و خودنمایی می کنند.
چادریهایی که چادر به سر دارند اما گردی صورت شان را چنان آرایش کرده اند که شاید یک عروس شهر هم، چنین آرایشی نداشته باشد، موها را زیر همان چادر چنان تزئین کرده اند و بالا برده اند که نه تنها حجم نمایان شده آن، نگاه هر عابر زن و مرد گذرا را به خود جلب می کند بلکه به راحتی می توان نوع و مدل آن موهای پوشیده شده را هم حدس زد.
چادرهایی که با پوشش زیر آن اعم از مانتوهای تنگ و چسبان، روسری های رنگارنگ و جذاب، شلوارهای تنگ و بعضا پاچههای داخل بوت شده در فصل سرما، بیش از پیش صاحبانشان را در معرض دید همگان قرار می دهند.
چادرهایی که بیش از آن که بر سر، سر شوند بر دوش زنان و دختران سر می شوند ، چادرهایی که دور کمرش تنگ و دور سرش گشادتر است و بی زحمت بر شانه ها می افتند، چادرهایی که با کفش های پاشنه بلند چند سانتی هم قد کوتاه می کنند، چادرهایی که رفته رفته از هر طرف آب می روند، چادرهایی که …
اجازه دهید دیگر بیش از این، هیچ نگوئیم!!
اما به راستی چرا چادر زنان ما، این چنین شده است؟!
مگر نه فلسفه حجاب، پوشش و ستر بر برهنگی و زیبایی است، پس چرا زنان ما خلاف آن عمل می کنند؟!
............
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در حدیثی زیبا پنج کار را موجب دور شدن شیطان از انسان بیان فرموده اند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود:
اَلا اُخْبِرُکُمْ بِشَىْءٍ اِنْ اَنـْتُمْ فَعَلْتُموهُ تَباعَدَ الشَّیْطانُ مِنْـکُمْ کَما تَباعَدَ الْمَشْرِقُ مِنَ الْمَغْرِبِ؟ قالوا: بَلى، قالَ: اَلصَّوْمُ یُسَوِّدُ وَجْهَهُ وَ الصَّدَقَةُ تَـکْسِرُ ظَهْرَهُ وَ الْحُبُّ فِى اللّهِ وَ الْمُوازَرَةُ عَلَى الْعَمَلِ الصّالِحِ یَقْطَعانِ دابِرَهُ وَ الاِْسْتِغْفارُ یَقْطَعُ وَ تینَهُ؛
آیا شما را از چیزى خبر ندهم که اگر به آن عمل کنید، شیطان از شما دور شود، چندان که مشرق از مغرب دور است؟ عرض کردند: بله. فرمودند: روزه روى شیطان را سیاه مى کند، صدقه پشت او را مى شکند، دوست داشتن براى خدا و همیارى در کار نیک، ریشه او را می کند و استغفار شاهرگش را مى زند. (میراث حدیث شیعه ، ج 2، ص 20، ح 18)
هیچ چیز مانند روزه گرفتن در هوای گرم روی شیطان را سیاه نمی کند . روزه گرفتن در هوای گرم ، روزه گرفتن در سختی ها و …
آن هم روزی حقیقی، نه تنها از خوردن چشم پوشی کنیم بلکه همانطور که امام صادق (علیه السلام) فرمود تمام بدنت را روزه کن، چشمت ، گوشت، دستت و … همه را روزه کن .
روزه گرفتن اعلام جنگ با شیطان است هیچ چیز مانند روزه گرفتن در هوای گرم روی شیطان را سیاه نمی کند .
اگر می خواهید کمر شیطان را خورد کنید
با صدقه دادن در راه خدا کمر شیطان را خورد کنید. شیطان از انسانیت شما بدش می آید، شیطان می خواهد شما را حیوان صفت بکند. در راه خدا انفاق کنید ولو با یک دانه رطب.
ریشه ی شیطان را بکنیم
....................
تحلیلگر: بنیامین نتانیاهو بزرگترین ریاکار جهان است
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل در حال سخنرانی در شصت و هشتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، 1 اکتبر 2013
به گزارش پرس تیوی قانونگذار سابق امریکایی موضع مزورانه نخست وزیر رژیم اسرائیل در قبال فعالیتهای هستهای صلح آمیز ایران را، آن هم در حالی که تل آویو یک زرادخانه هستهای بزرگ دارد، محکوم کرده است .
دیوید داک، عضو سابق مجلس نمایندگان امریکا روز چهارشنبه (10 مهر) در مصاحبه با پرس تیوی گفت :«وی (بنیامین نتانیاهو) بزرگترین به اصطلاح رهبر ریاکار در جهان به شمار میرود. این غیر قابل باور است که وی میتواند در سازمان ملل و در حضور کشورهای جهان بایستند و درباره برنامه انرژی هستهای ایران گفتگو کند آن هم در حالی که خودش صدها سلاح هستهای و سلاحهای بیولوژیکی هولناک از جمله انواع ویروسها را در اختیار دارد.»
این سیاستمدار امریکایی با انتقاد از سخنان جدید نتانیاهو بر ضد ایران در نشست مجمع عمومی سازمان ملل خاطرنشان کرد :«احمقانه است که درباره یک رهبر اسرائیلی که سلاحهای شیمیایی دارد و تلاش میکند درباره تحریم و سرکوب و حتی حمله به سایرین صحبت کند فکر کنیم.»
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل روز سه شنبه (9 مهر) در سخنرانی خود در شصت و هشتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل با تکرار اتهامهای بی اساس علیه جمهوری اسلامی، اقدام جهانی برای خلع سلاح کامل برنامه انرژی هستهای ایران را خواستار شد.
وی در این سخنرانی خواهان افزایش فشار جامعه جهانی بر ایران شد و تهدید کرد که به اقدام نظامی یکجانبه علیه جمهوری اسلامی متوسل میشود.
عده زیادی بر این عقیدهاند که رژیم اسرائیل تنها دارنده زرادخانه هستهای در منطقه خاورمیانه است و بیش از 200 کلاهک هستهای اعلام نشده در اختیار دارد. تل آویو با درخواستهای جهانی برای پیوستن این رژیم به معاهده منع گسترش تسلیحات اتمی (ان پی تی) مخالفت کرده است و به بازرسان بینالمللی نیز اجازه نظارت بر برنامه هستهای جنجالی خود را نداده است.
این در حالی است که ایران از امضاکنندگان ان پی تی است و سایتهای هستهای این کشور به طور مداوم تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دارد.
امریکا، رژیم اسرائیل و برخی از متحدان آنها به طور مکرر ایران را به پیگیری اهداف نظامی در برنامه انرژی هستهای این کشور متهم کردهاند و اتحادیه اروپا و امریکا با توسل به این ادعا تحریمهای غیرقانونی بر ضد تهران وضع کردهاند.
ایران ضمن رد قوی اتهامات، میگوید به عنوان یکی از امضاکنندگان متعهد پیمان منع تکثیر سلاحهای اتمی (انپیتی) و عضوی از آژانس بین المللی انرژی اتمی حق استفاده از فناوری هستهای برای مقاصد صلح آمیز را دارد.
علاوه بر این، به رغم بازرسیهای متعدد آژانس بین المللی انرژی اتمی از تاسیسات هستهای ایران تاکتون مدرکی دال بر انحراف برنامه انرژی هستهای این کشور به سوی اهداف نظامی یافت نشده است.
امام خمینی(ره) اسوه جامع
حیات مکتب ها و شخصیت های بزرگ الهی بر سه رکن استوار است که راز ماندگاری و جاودانگی آنان نیز در پس این ارکان نهفته است:
1 اصول ثابت;
2 قواعد منعطف;
3 مواضع و تطبیقات.
اصول ثابت, معیارها و موازینی است که رنگ زمانه و محیط نمی گیرد و شرایط بر آن تأثیر نمی گذارد, و می توان به عنوان نشانه های مکتبی و شخصیتی از آن یاد کرد. ویژگی این اصول, شمول, جاودانگی و وضوح مفهومی و مصداقی است.
قواعد منعطف, اصولی درجه دوم است که در عین کلیّت و ماندگاری, تفسیرهایی گوناگون می پذیرد, ولی تنها در کنار اصول ثابت, تفسیر بایسته را می یابد.
مواضع و تطبیقات, نیز ظهور عینی و خارجی آن دو رکن است.
ییکی از آفت های بزرگ در شناخت مکتب ها و شخصیت ها, نگاه تجزیه ای به این سه رکن است. اگر تنها به رکن اول اندیشه شود, پی آمدِ آن, جمود, ایستایی و یک سونگری است, و چنان چه تنها رکن دوم منظور گردد, به برداشت های دل خواهانه و بی ثبات منجر خواهد شد, و اگر تنها به مواضع و تطبیقات نگریسته شود, در دید نخست تعارض و ناسازگاری در اندیشه و فکر, چهره می نماید.
نگاه جامع, توجه به سه رکن یاد شده در پژوهش, شناخت, شناساندن و الگوگیری است. که این نگاه می تواند ما را به دو خصلت جاودانگی و عصری گری رهنمون سازد; یعنی از یک سو با نشانه ها خود را برای همیشه محفوظ می دارد و از دیگر سو واقعیت های عینی و اجتماعی را منظور می دارد.
امام خمینی که ملت مسلمان ایران چندی پیش نهمین سالگرد ارتحالش را گرامی داشت و با همه آرمان ها, اهداف و راه او بیعتی دوباره کرد از شخصیت های برجسته و بی نظیر تاریخ اسلام و ایران در عصر حاضر است. شناخت
..........
گشتی در کتاب خانه شخصی رهبر انقلاب
نویسنده: دکتر حداد عادل
ابتدا این را بگویم که ما هیچ وقت ننشستیم با آقای خامنهای مستقلاً راجع به کتاب خانه و حوزهی مطالعات ایشان صحبت کنیم؛ چون این بحث به یک معنا به زندگی شخصی ایشان مربوط میشود. وقتی خدمت ایشان میرسیم، معمولاً آنقدر مسائل مهم و اساسی کشور و مسایل مربوط به فرهنگ و سیاست و رسیدگی به آنها هست که دیگر معنی ندارد وقت ایشان را بگیریم و بنشینیم منحصراً راجع به کتابخانهشان صحبت کنیم. بنابراین آنچه میگویم استنباطهایی است که در خلال سالیان طولانی- یعنی سی سال انس و آشنایی با ایشان- در ذهن من جمع شده است.
قلمرو گسترده
اولین نکته این است که قلمرو علایق مطالعاتی ایشان خیلی رسمی و منطبق بر حوزهی مطالعات متعارف روحانیان نیست. بیشتر روحانیان به اقتضای فضای حوزه و درس و بحثی که دارند، منطقهی خاصی در مطالعه مورد علاقهشان است. هر صنف و گروه دیگر هم همینطور هستند؛ مهندسها، پزشکها و... بالاخره هر کسی یک قلمرو مشخص و مخصوصی را برای مطالعهی خودش انتخاب میکند. البته ممکن هم هست در هر یک از این اقشار، گروهی اهل مطالعه نباشند اما اگر بخواهند مطالعه کنند، قلمرو خاصی برای آن دارند.
آقای خامنهای غیر از فقه و اصول و معارف اسلامی که در سنت تحصیلی ایشان، رسمی و درسی بوده و جزء مطالعات تحقیقی و پژوهشی ایشان به حساب میآید، از ابتدای زندگی میدان وسیعی را برای مطالعه پیش چشم داشتهاند؛ همین قلمروهای مطالعاتی هم پیکرهی اصلی کتابخانهی شخصی ایشان را شکل میدهند.
این قلمرو مطالعاتی اولاً شامل ادبیات میشود که بخشی از مطالعات ایشان را شکل میدهد. خصوصاً شعر که ایشان برای آن اهمیت زیادی قائل هستند و در درک لطایف و ظرائف شعری هم استاد هستند؛ نقد شعر میدانند و از
................
نوع اجتهاد مطلوب از دیدگاه حضرت امام خمینی چیست؟ چگونه اجتهادی مطلوب نظر ایشان بوده است؟ در این زمینه ایشان نقش زمان و مکان را چگونه ارزیابی می کردند.
امام خمینی بر این اعتقاد بود که باید موضوعهای تحول یافته را از نظر ویژگیهای داخلی و خارجی در طول زمان پاسخ گفت و بر همین اساس بود که او نقش زمان و مکان را در اجتهاد مطرح کرد.بدون در نظر گرفتن آنها در تحول ویژگیهای درونی و بیرونی موضوعها که در هر زمان، آنها را به شکلی مطرح می سازد نمی توان در برابر رویدادهای جدید و موضوعهای متحول یافته پاسخگو شد.
این شیوه، از نوآوریهای امام راحل است.در بررسیهایی که من در این زمینه کرده ام، دیدم که فقه اسلامی در طول زمان پنج شیوه اجتهادی را به خود دیده است، که ما آنها را به گونه مفصل در مجلات و روزنامه ها پخش کرده ایم، ولی به طور فشرده و مختصر و به گونه گذرا و اشاره وار، در اینجا آنها را بیان می کنیم.
1.اجتهاد بر اساس مصادر استنباطی ولی به گونه علمی نه عملی.
2.اجتهاد بر اساس منابع، به گونه عملی ولی بر اساس ظواهر نصوص بدون آنکه تفریعی و تطبیقی در میان باشد.
3.اجتهاد بر اساس منابع و مصادر استنباطی و با تفریع و تطبیق ولی در مقام تئوری و نظری، نه در مقام عمل و فتوا.
4.اجتهاد بر اساس مصادر و منابع با تفریع و تطبیق در مقام عمل و فتوا، ولی بدون بررسی ابعاد قضایا و یا ویژگیهای درونی و بیرونی موضوعها که با تحول آنها احکام مربوط به آنها از راه اجتهاد تحول می پذیرد..اجتهاد با همه خصوصیات یاد شده.
امام در زمان رهبری، شیوه پنجم را برگزیده و بر آن در مناسبتهای مختلف تأکید می کرد .زیرا او بر این اعتقاد بود که اگر اجتهاد در حکومت اسلامی دارای این شیوه نباشد، پیامدهایی بسیار ناپسند خواهد داشت.از آن جمله:
.............
احترام به همسر
نمونه ای از نامه حضرت امام به همسرش
تصدقت شوم
تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم مبتلا گردیدم، متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوشی در پناه خودش حفظ کند. (حال) من با هر شدتی باشد، می گذرد، ولی بحمداللّه تا کنون هر چه پیش آمده خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتا جای شما خالی است، فقط برای تماشای شهر و دریا، خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراهم نیست که این منظره عالی به دل بچسبد.
در هر حال، امشب شب دوم است که منتظر کشتی هستیم. از قرار معلوم و معروف یک کشتی فردا حرکت می کند؛ ولی ماها که قدری دیر رسیدیم، باید منتظر کشتی دیگر باشیم. عجالتاً تکلیف معلوم نیست. امید است خداوند به عزت اجداد طاهرینم، همه حجاج را موفق کند به اتمام عمل. از این حیث قدری نگران هستم، ولی از حیث مزاج بحمداللّه به سلامت، بلکه مزاجم بحمداللّه مستقیم تر و بهتر است. خیلی سفر خوبی است. جای شما خیلی خیلی خالی است. دلم برای پسرت قدری تنگ شده است. امید است هر دو به سلامت و سعادت تحت مراقبت آن عزیز و محافظت خدای متعال باشند. اگر به آقا و خانم ها کاغذی نوشتید، سلام مرا برسانید. من از قِبَل همه نایب الزیاره هستم. به خانم شمس آفاق سلام برسانید و توسط ایشان به آقای دکتر سلام برسانید. به خاور سلطان و ربابه سلام برسانید. صفحه مقابل را به آقای شیخ عبدالحسینی بگویید برسانند. ایام عمر و عزت مستدام. تصدقت، قربانت؛ روح اللّه .
خوش به حال من
خانم زهرا اشراقی (نوه امام): امام علاقه و محبت وافری به همسرشان داشتند. به طوری که از نظر امام، همسرشان دریک طرف قرار داشت و بچه هایشان در طرف دیگر و این دوست داشتن با احترام خاصی همراه بود.یادم هست یک بار که خانم مسافرت رفته بودند آقا خیلی دلتنگی می کردند. وقتی ایشان اخم می کردند، ما به شوخی می گفتیم: اگر خانم باشند آقا می خندد، وقتی نباشد آقا ناراحت هستند و اخم می کنند. خلاصه ما هر چه سر به سر آقا گذاشتیم، اخم ایشان باز نشد. بالاخره من گفتم: خوش به حال خانم که شما این قدر دوست شان دارید و امام گفتند: «خوش به حال من که چنین همسری دارم. فداکاری که خانم در زندگی کردند، هیچ کس نکرده است».
خانم، بی نظیر است
..........
عشق به ولایت
کتابهای خود را فروختند
امام برای زیارت خانه خدا« (1) و زیارت کربلای امام حسین (ع) کتابهای خود را فروختند. (2)
اول به حرم حضرت امیر رفتند
برای اولین بار که امام به نجف آمدند اول از همه یکراست به حرم مطهر امیرالمؤمنین (ع) مشرف شدند و بعد وارد مراسم استقبالی شدند که به مناسبت ورودشان تدارک دیده شده بود . امام در سال اول اقامتشان در نجف یک سال تمام روزی دو بار صبح و شب به حرم مشرف می شدند . (3)
از بالای سر نمی رفتند
در جریان تشرف امام به حرم حضرت امیر المؤمنین (ع) هیچ گاه دیده نشد از بالای سر حضرت امیر (ع) بگذرند، چه رسد به اینکه توقف کنند. رعایت همیشگی این روش، ضمن اینکه نمودار کامل ایمان و احترام آن حضرت به حریم مقام ولایت بود اهل نظر و معنی را متوجه نکته ای ظریف می کرد. چرا که طبق یکی از احتمالات و نقلهای چهارگانه، بالای سر حضرت امیر المؤمنین (ع) محل دفن سر بریده امام حسین (ع) است؛ همین احتمال کافی است که عارفان پاک باخته حقیقت، پای خود را روی چنین مکانی که محتمل است مدفن سر مطهر سید الشهدا (ع) باشد نگذارند . (4)
بلافاصله به حرم مشرف می شدند
در نجف جو عمومی به گونه ای بود که زیاد مشرف شدن به حرم، نوعی درویش مسلکی و عقب ماندگی تلقی می شد ولی امام به این گونه حرفها هیچ توجهی نداشتند و به محض اینکه نماز مغرب و عشای ایشان تمام می شد بلافاصله به حرم مشرف می شدند. نحوه زیارت ایشان در حرم هم دیدنی بود امام در قسمت بالاسر به گونه ای می ایستادند که صورت مبارکشان مقابل دیوار قرار می گرفت و در این حالت کسی ایشان را نمی شناخت مگر از طریق قرائن. (5)
از پشت بام زیارت می کردند
........................
آرمان های انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره)
اگرچه مبحث «تغییرات اجتماعی » از دیرباز مورد توجه متفکران مختلفی، از ارسطو و افلاطون گرفته تا نظریه پردازان جدید متاخر همانند مارکس، مارکوزه و آرنت، بوده - و در این خصوص طیف متنوعی از تئوری ها پیشنهاد شده است - با این حال حساسیت و اهمیت موضوع می طلبد تا از منظر تازه ای این پدیده مهم سیاسی، مورد بازنگری قرار گیرد . به همین دلیل مشاهده می شود که علی رغم حجم عظیم تحقیقات به عمل آمده، در زمینه «شناسایی انقلاب » ، هنوز هم گفتنی های بسیاری وجود دارد که جای آنها در مطالعات موردی، خالی است . مهم ترین مصداق این ادعا وقوع انقلاب اسلامی در ایران است که تعدادی از متفکران بنام این رشته را به تجدید نظر در یافته های قبلی شان وادار کرده است . ضرورت این بازنگری از صبغه مذهبی انقلاب ما ناشی می شود و این که انقلاب اسلامی در نوع خود منحصر به فرد می باشد و لازم است تا در گونه شناسی انقلاب، جایگاه متمایزی را به خود اختصاص دهد، لذا ما در این نوشتار به ارائه یک تقسیم بندی جدید از انقلاب ها همت می گماریم که در آن انقلاب ها بر اساس آرمان های انقلابیون، از یکدیگر تفکیک می شوند . این تقسیم بندی در کنار دیگر موارد مشابه - تقسیم بندی هایی که بر اساس ملاک های فلسفی، تاریخی، اقتصادی، انسانی، اخلاقی و . . . صورت پذیرفته اند می تواند در معرفی هرچه بهتر انقلاب اسلامی مؤثر باشد . انقلاب ها را می توان از این دیدگاه به سه دسته تقسیم نمود:
نخست: انقلاب هایی که آرمان عالی و اولیه آنها نیل به یک جامعه بی طبقه - جامعه ای که در آن مساوات اقتصادی نمود کامل داشته باشد - است . تحولات انقلابی رخ داده در کشورهای مارکسیستی را می توان در این قسمت جای داد .
دوم: انقلاب هایی که تاسیس یک جامعه مبتنی بر آزادی فردی و رفاه شخصی را آرمان متعالی خود برگزیده اند و هر آنچه را که به نحوی در تقابل با این آزادی افسار گسیخته باشد به کناری می نهند . جوامع به اصطلاح لیبرال چنین فرآیندی را پشت سر گذاشته اند و هم اکنون سعی دارند در قالب شعارهای انسان دوستانه، کالاهای فرهنگی خود را به دیگر کشورها صادر نمایند .
سوم: .................
نقش روحانیت در گستره فرهنگ دینی بعد از انقلاب اسلامی
حجت الاسلام والمسلمین سیّدمحمد ابراهیم حسنی(1)
این نوشتار سعی بر آن دارد که به اقدامات فرهنگی قشر روحانیت پس از انقلاب اسلامی در کشور بپردازد و در این راستا به شش مورد در عرصه فرهنگی کشور به طور تفصیلی و هشت مورد دیگر به طور مختصر اشاره شده است. البته گرایش مقاله بیشتر به سمت طرح مسائلی است که غالبا تئوری و فرهنگ آن از ناحیه این قشر آگاه و اندیشمند (حوزه و روحانیت) به جامعه القا شده و در راستای عملی ساختن و اجرائی نمودن آن نیز اقدامات وسیعی انجام گرفته است. اگر چه ممکن است این اقدامات به نتایج در خور انتظاری دست نیافته، و یا با دسیسههای دشمنان به گرایشهای مخالفی کشیده شده باشد.
هدف این نوشتار بیان و یادآوری همان خدمات شایسته و بیهیاهوی فرهنگی روحانیت است که غالبا با پوششها و نقدها و سانسورهای افراد مختلف از داخل و خارج به فراموشی سپرده شده است. چنانکه، رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنهای (مدظله العالی) در سالهای نخست انقلاب همواره نسبت به آن ابراز نگرانی کرده و در سخنرانی مورخ 17/2/63 فرمودند: «نقش روحانیون در این انقلاب نقش غیر قابل انکاری است هیچ کس هم تا کنون این نقش را انکار نکرده است. البته برای انکار کردن دیر نشده است! دستهای تحریف در جابهجای تاریخ ما از اول تا حال دخالت و اعمال نظر و اعمال نفوذ کردهاند. و این قضیه هم هیچ بعید نیست که روزی یک عده آدمهایی پیدا بشوند، بنویسند و بگویند که جامعه علمی اسلامی و روحانیت اسلام در این انقلاب نقش و تأثیری نداشته اند.»(2)
*مقدمه:
روحانیت، عنصر اصلی مولّد فرهنگ در کشور ما بوده است. ارزشها و هنجارها، عمدتا از طریق روحانیت به جامعه تزریق گردیده و جزو فرهنگ عامّه مردم درآمده و گفتار و کردار این قشر معتمد دینی، همواره در طول تاریخ، حجت شرعی و مقبول افراد جامعه بوده است. این ارتباط وثیق بین مردم و روحانیت، ایجاب میکند که به نگاهی متأملّانه به نقش حوزه در القای فرهنگ عامه، بیندازیم و فلسفه این امر را نیز میتوانیم در سخن مولا علی(ع) جویا شویم، که فرمودند: (اللهم انه لا بدلک من حجج فی ارضک حجة بعد حجة علی خلقک یهدونهم الی و دینک و یعلمونهم علمک کی لا یتفرق اتباع اولیائک)(3) «خدایا ضرورت است که در زمین تو حجتهایی باشد که یکی پس از دیگری بر خلقت فرود آیند، تا آنها را به دینت هدایت سازند و علم ترا به آنها فرا دهند تا بدین طریق موالیان تو را از تفرقه و پراکندگی نجات دهند.»
....................
اینترنت ملی
فیسبوک سیاه، دام جدید هکرها
شهادت علی اصغر حسین(علیه السلام)
سیر نمایشگاهی حجاب
تجربه ای زیبا با وبگردی در وبلاگستان امام صادق(ع)
شمر امروز
من یک بسیجیم
سیر نمایشگاهی ما می توانیم-1
سیر نمایشگاهی ما می توانیم-1(سری دوم)
سیر نمایشگاهی حجاب در بیانات مقام معظم رهبری
سیر نمایشگاهی بیانات رهبری در رایطه با حجاب
به عمل کار برآید به اشک ریختن نیست
حماسه «نهم دی ماه» در کلام حضرت آیتالله خامنهای
اعجاز قرآن ، قسم به انجیر و زیتون ...
دیدار اعضای مجمع خیرین سلامت کشور با رهبر انقلاب
مجموعه چندرسانهای: «بیخواص»
بازدید دیروز : 13
کل بازدید : 665570
کل یاداشته ها : 462